عکس های خاطره انگیز(کلاس پنجم)

یادش بخیر.خیلی سال خوبی بود.مطمئنم بهترین سال تحصیلی عمرم بود. 

حالا چندتا عکس هم از کلاسمون گذاشتم که خاطره اش همیشه در ذهنمون بماند. 

گرچه خاطره کلاس پنجم،همیشه تو ذهن من می مونه. 

(خصوصا معلمان عزیزم،آقایان کاشاتی و آل داود.) 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

 

 

یک داستان کوتاه

موهای سپید !!!!  

 

 

یک روز دختر کوچکی در اشپزخانه نشسته بود و به مادرش که در حال اشپزی بود نگاه میکرد. ناگهان متوجه چند تار موی سفید در بین موهای مادرش شد.از مادرش پرسید : مامان!چرا بعضی از موهای شما سفیده؟؟

مادرش گفت : هر وقت تو یه کار بدی میکنی و منو ناراحت میکنی،یکی از موهام سفید میشه. دختر کوچولو کمی فکر کرد و گفت : حالا فهمیدم چراهمه ی موهای مامان بزرگ سفید شده !!

یک داستان کوتاه

مدیرارشد 

مردی به یک مغازه فروش حیوانات رفت و درخواست یک طوطی کرد.
صاحب فروشگاه به سه طوطی خوش چهره اشاره کرد و گفت: طوطی سمت چپ ۵۰۰ دلار است.
مشتری: چرا این طوطی اینقدر گران است؟
صاحب فروشگاه: این طوطی توانایی انجام تحقیقات علمی و فنی دارد.
مشتری: قیمت طوطی وسطی چقدر است؟‌
صاحب فروشگاه: ...

طوطی وسطی ۱۰۰۰ دلار است. برای اینکه این طوطی هر کاری را که سایر طوطی ها انجام می دهند، انجام داده و علاوه بر این توانایی نوشتن مقاله ای که در هر مسابقه ای پیروز شود را نیز دارد.
و سرانجام مشتری از طوطی سوم پرسیده و صاحب فروشگاه گفت:  ۴۰۰۰ دلار !
مشتری: این طوطی چه کاری می تواند انجام دهد؟
صاحب فروشگاه جواب داد: صادقانه بگویم من چیز خاصی از این طوطی ندیدم ولی دو طوطی دیگر او را مدیر ارشد صدا می زنند!

معما(بازی و سرگرمی)

 

برای دریافت فایل روی کلمه ی بازی و ریاضی کلیک کرده و فایل را دانلود کنید